چرا گلزار آری، صادق بوقی نه؟
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۶۶۸۶۵
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه هم میهن، درواقع تمام ارکان کشور را مسئولانی در دست دارند که همه در نگاه به جهان بهخصوص سیاست، اشتراک بسیار زیادی دارند. این اتفاق دو لطف دارد؛ اول اینکه وقتی تمام امکانات دستشان باشد معلوم میشود چطور میتوانند کشور را اداره کنند و آن را به کجا خواهند برد. دوم اینکه هر تصمیمی در هر حوزهای انگار که تصمیم یک کلیت واحد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این مقدمه میتوان گفت، یک کلیت واحد است که؛ در رشت پیرمردی شادیکننده را تحت فشار میگذارد، در مترو مشهد دوربین رسواکننده نصب میکند، در تهران تونل حجاببان برقرار میکند، در ارشاد ستوننویس کیهان را به عضویت شورای پروانه نمایش فیلم میگمارد و همان تفکر در صداوسیما محمدرضا گلزار را برای حل مشکلاتش فرا میخواند تا باز بر ارج نشاندش.
در وادی امر این اتفاق متناقض بهنظر میرسد. همه میدانند فاصله ظاهری این سلبریتی با ایدئولوژی تفکر حاکم، فاصلهای کهکشانی است. انگار از دو دنیای متفاوت هستند که هیچ نقطه اشتراکی در آنها بهظاهر وجود ندارد. سلبریتی معروف انگار آیکونی اگزجره و غربی در ایران است؛ نمادی از مصرفگرایی و زیباشناسی منتهیالیه طیف رادیکال در هالیوود. از سبک زندگی لاکچریاش تا نوع پوشش او همان چیزیاست که تفکر حاکم دهههاست میخواهد با آن مبارزه کند. لااقل بهظاهر که میخواست. به میانجی همین اراده برای مبارزه با چنین نگرشی به زندگی، قدرت سیاسی را از آنِ خود کرد. برای همین است که برای افکار عمومی این پرسش بهوجود میآید؛ صداوسیمایی که تیپ، چهره و فرم محبوبش همانهایی بودند که پارودیِ «یار دبستانی» در برنامه سیدخندان اجرا میکردند، چطور سلبریتیای چون محمدرضا گلزار هم نورچشمیاش میشود؟
یا پرسشی اساسیتر؛ چطور همه در برابر فعل شرمآور دولتمردی ـ که اگر ادعاهای اخلاقی و مذهبی دولت صحت داشت، از شرم باید همگی استعفا میدادند ـ سوتزنان میگذرند و در همان شهر، پیرمرد ساده ماهیفروش را برای یک تکاندادن خود، مورد عتاب قرار میدهند؟
از آن لحظه که صفحه پیرمرد از دسترس خارج شد و مسئولان قضایی رشت از بسته شدن ۱۲ صفحه اینستاگرام فعال در آن شهر برای این اتفاق خبر دادند، دهها ویدئو توسط مردم پخش شد که در مراسمهای دولتی در پارکها، حرکاتی بسیار موزونتر از حرکات پیرمرد توسط مردان و حتی زنان در حال اجراست. بخشهای فرهنگی شهرداریها و دولت، این حرکات موزون را تدارک دیده بودند و این دقیقاً نکته ماجراست و جواب این پرسش که چرا گلزار با منش و شمایل خاص خودش در صداوسیمایی که تاب یکی مثل رضا رشیدپور را هم نداشت، به صدر مینشیند ولی جلوی بالا و پایین پریدن صادق بوقی در کف بازار رشت گرفته میشود؟
جواب این پرسش که چرا آن مسئول دولتی در رشت را کسی از مسئولان پیگیری نمیکند، اما برای یک بالا و پایین پریدن صادق بوقی، بیش از ۱۰ نفر دستگیر میشوند. این سیاست فرهنگی در ادامه همان سیاست کلی این کلیت واحد است و معنایش این است؛ انحصار تفسیر با ماست. ما تشخیص میدهیم کدام سلبریتی با هر شمایلی اجازه حضور در سیمایی که قرار بود ملی باشد، داشته باشد و سلبریتی دیگری نه. ما تشخیص میدهیم کدام بالا و پایین پریدن، عفت عمومی را جریحهدار میکند و کدام نه. درواقع مسئله برای تفکر حاکم این است، آنجا مطلوب است که من در آن توانایی اعمال قدرت و نظر داشته باشم، آنجا که این امکان از من سلب شود ـ ولو که هیچ منافاتی هم با سختترین تفسیرها از ایدئولوژی من نداشته باشد ـ باز پذیرای آن نیستم. برای همین سلبریتی خوب برای این تفکر، گلزار است که نه میپرسد، نه اساساً توانایی پرسش دارد و رقص مطلوب در میدان هم آن رقصی است که پارک آب و آتش زیر نظر فلان نهاد برگزار میشود؛ نه صادق بوقی و امثالهم که خودش میلش کشیده چه زمانی و در کجا برقصد. این کلیت واحد صریح و بدون تعارف در حال ارسال پیامی به همه است: «آن زمان باید برقصی که من بگویم.» آن هم به مردمی که بارها نشان دادند این حجم از حضور در همه ابعاد زندگیشان را بر نخواهند تابید.
منبع: تابناک
کلیدواژه: غزه آلودگی هوا ایام فاطمیه امیر تتلو فساد چای دبش اکبر رحیمی صادق بوقی رشت مدیرکل ارشاد گیلان صداوسیما رضا گلزار غزه آلودگی هوا ایام فاطمیه امیر تتلو فساد چای دبش اکبر رحیمی صادق بوقی تفکر حاکم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۶۶۸۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشاغل بدون آسیب شناختی کدامند؟
ایسنا/خراسان رضوی مشاغلی وجود دارد که افراد با انجام آن، ۴۰ درصد کمتر در معرض آسیب شناختی بعد از ۷۰ سالگی قرار دارند.
تحقیق جدید خطرات زوال شناختی روی ۷۰۰۰ نفر در ۳۰۵ شغل مورد بررسی قرار گرفت.
وقت آن است که در کلاس هنر یا آشپزی ثبتنام، کتاب بازیهای فکری و پازل را باز یا یک بار دیگر سعی کنید به ایتالیایی یا آلمانی تسلط پیدا کنید.
شواهد علمی جدیدی بهدست آمده است که بهنظر میرسد آنچه را که بسیاری گمان میکردند، تأیید میکند؛ اینکه در مغز شما، مانند بسیاری از چیزها، ممکن است «ااگر از آموختههایتان استفاده نکنید به فراموشی سپرده شوند.»
نتایج تحقیق جدید نروژی نشان داد افرادی مجبور بودند از مغز خود در زمینه شغلی زیاد استفاده کنند، ۴۰ درصد کمتر در معرض آسیب شناختی در سنین بالای ۷۰ سال بودند، نسبت به افرادی که شغلشان بیشتر به کارهای روزمره متکی بود.
ترینه هولت ادوین از بیمارستان دانشگاه اسلو، محقق اصلی این تحقیق، در بیانیهای گفت: ما الزامات مشاغل مختلف را بررسی کردیم و دریافتیم که تحریک شناختی در محل کار در مراحل مختلف زندگی در دهههای ۳۰، ۴۰، ۵۰ و ۶۰ سالگی شما، با کاهش خطر ابتلا به اختلالات شناختی خفیف بعد از ۷۰ سالگی مرتبط است.
وی افزود: یافتههای ما ارزش داشتن شغلی را نشان میدهد که به تفکر پیچیدهتر بهعنوان راهی برای حفظ بالقوه حافظه و تفکر در دوران پیری نیاز دارد.
این تحقیق بر اساس مطالعه ۷۰۰۰ نفر در ۳۰۵ شغل انجام شد و محققان مشاغل را در چهار گروه دستهبندی کردند، از مشاغلی که به بیشترین تفکر و خلاقیت نیاز داشتند تا مشاغلی که کمترین نیاز را داشتند. برای مثال معلمان در دسته اول بودند. مشاغل پستچی و نگهبان در گروه چهارم قرار گرفتند.
حتی پس از محاسبه متغیرهایی مانند سن، جنسیت، تحصیلات و درآمد، محققان دریافتند افرادی که در گروه چهارم قرار داشتند ۶۶ درصد بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلالات شناختی یا زوال عقل بالای ۷۰ سال بودند.
یا برعکس، افرادی که در گروه اول بودند، گروهی که باید همیشه در آن تفکر کرد، ۴۰ درصد کمتر از گروه اول دچار اختلال شناختی شدند.
خوب، بنابراین نمیتوانیم نتیجه بگیریم که انجام جدول کلمات متقاطع یا یادگیری یک ساز موسیقی خطر را تا ۴۰ درصد کاهش میدهد. این حداکثر مزیتی است که در طول دههها بهدست آمده است و در کسانی که مشاغل هیجانی داشتند در مقایسه با کسانی که مشاغل خستهکننده و معمولی داشتند، مشاهده شده است.
تمرین دادن مغز
اما این تحقیق به دادههایی افزود که نشان میدهد تمرین دادن مغز، بهعبارت دیگر، فکر کردن زیاد و انجام کارهایی که شما را از نظر ذهنی به چالش میکشد، بهراستی برای آن مفید است.
این یافته، شاید بهطرز شگفتآوری، موضوعی بحثبرانگیز میان محققان پزشکی باشد. بسیاری از محققان برجسته در این زمینه در هر دو طرف بحث موضع گرفتهاند و یافتن مطالعاتی که شما را به این فکر میاندازد که آیا کل ماجرا دروغ است یا خیر، کار سختی نیست.
یکی از چالشهای عمده تحقیقات در این زمینه بیشتر به امکان تحقق آن بستگی دارد.
به این دلیل که هیچ راهی برای تکرار شرایط آزمایشگاهی در دنیای واقعی وجود ندارد. ما نمیتوانیم یک میلیون جفت از دوقلوهای همسان را جدا کنیم، آنها را در ۲ موسسه پزشکی مختلف برای تمام عمرشان حبس کنیم سپس، برای مثال، فقط یک گروه را برای دههها تحت تربیت مغز و تحریک شناختی قرار دهیم و دریابیم چه اتفاقی میافتد.
بیشتر تحقیقات مجبور بودهاند بر خوداظهاری یا مداخله نظارت شده کوتاهمدت تکیه کنند.
این چیزی است که این تحقیق جدید در نروژ را بهویژه جالب میکند. این تحقیق، مشاغلی را مورد بررسی قرار داد که تعداد زیادی از مردم در طول چندین دهه انجام داده بودند. بنابراین محققان توانستند اثرات تحریک شناختی پایدار و تمرین را در درازمدت بررسی کنند.
این یک آزمایشگاه و کامل نیست، اما شروع بسیار خوبی است.
در همین حال شایانذکر است کسانی در جامعه علمی که نسبت به مزایای تحریک ذهنی بر سلامت مغز مشکوک هستند، اغلب سعی میکنند به سؤالی متفاوت از بقیه پاسخ دهند.
بهطور معمول، محققان پزشکی برای اثبات چیزی انتظارها رو بالا میبرند سپس در دستیابی به آن شکست میخورند. آنان اغلب بهسرعت به این نکته اشاره میکنند که A منجر به B میشود در حالیکه بهراستی ثابت نکردهاند، فقط اینکه، ارتباط آماری قوی بین A و B وجود دارد.
خوب قابل قبول است اما در دنیای واقعی ما با سوالات متفاوتی سروکار داریم. چه احتمالی وجود دارد که این یافته کمککننده باشد و هزینهها و خطرات آن چیست؟
بسیاری از مردم مدتها قبل از اینکه محققان پزشکی بهطور قطعی ثابت کنند که سیگار باعث سرطان ریه میشود، سیگار را ترک کردند. اگر منتظر اثبات این موضوع بودند، بسیاری از آنان همان ابتدا بهدلیل سرطان ریه میمردند.
این امر تحت هیچ شرایطی عملی نیست. زوال عقل، بیماری وحشتناک است، بیماری آلزایمر شایعترین نوع زوال عقل است. هر چیزی که بهطور قابل قبولی ممکن است خطر را کاهش دهد ارزش امتحان کردن را دارد. بهخصوص اگر به اندازه انجام جدول کلمات متقاطع جذاب باشد، یادگیری آلات موسیقی و یادگیری یک زبان جدید آسانتر از ترک سیگار است.
منابع
https://www.marketwatch.com
https://www.morningstar.com
https://finance.yahoo.com
انتهای پیام